سوال های خواستگاری را چطور بپرسیم؟
سوال های خواستگاری را چطور بپرسیم؟
مهمترین بخش خواستگاری گفتگوی دختر و پسر است که گاهی خانواده ها و حتی عروس و داماد خیلی سرسری از کنار آن می گذرند و با این توجیه که «وقت برای شناختن هم بسیار است» فرصت گفتگوی مقدماتی را به کمترین زمان ممکن تقلیل می دهند. اما باید بدانید که این گفتگو، نه تنها به زمان کافی احتیاج دارد، بلکه راه و رسم خاصی هم دارد تا بتوانید در کمترین زمان ممکن بهترین شناخت را از طرف مقابلتان به دست بیاورید. برای یادگیری، این روش ها مطلب زیر را بخوانید.
– سعی کنید سوالاتتان را از قبل بر روی کاغذی بنویسید تا مبادا در جلسه خواستگاری و در مواجهه با فرد مقابل فراموشتان شود. برای فراموش نکردن پاسخهای فرد مقابل میتوانید آنها را یادداشت کنید تا بعداً بهتر و با دقت بیشتری مورد بررسی و ارزیابی قرار دهید.
– توجه داشته باشید که همیشه اولین سوالات فرد مقابل مهمترین دغدغه ها و حساسیتهای فردیاش را نشان میدهند. بنابراین از این طریق می توان بهتر و بیشتر فرد مقابل و دل مشغولی هایش را شناخت.
به عنوان مثال اگر دختری اولین سوالش در مورد مسائل مادی مانند مسکن، ماشین وغیره باشد مطمئناً دغدغه¬اش دنیای بیرون فرد و مادیات او است.
– سوال محور و پاسخ محور باشید. یعنی هم به سوالاتی که از شما پرسیده می شود و هم به پاسخ هایی که به شما داده می شود، توجه کنید. سوالات فرد مقابل دغدغه ها و پاسخ هایش افکار و عقایدش را نشان می دهند.
– بهتر است از پرسیدن سوالات بی¬ارزش و بی اهمیتی چون رنگ و غذای مورد علاقه و… خودداری کرد. چون اولاً در اکثر این موارد افراد سعی می¬کنند سلایقشان را شبیه به فرد مقابل نشان دهند. ثانیاً لزومی ندارد سلیقه¬ها یکسان باشند . مهم این است که نگاهها، تفکرات، باورها و… افراد با یکدیگر همسو، همجهت و همسنخ باشند.
– سعی کنید از پرسیدن سوالات کلی خودداری کنید چون اینگونه سوالات برای شروع خوب ولی فایدهاش اندک است. مثلاً نظر شما در مورد حجاب چیست؟
پاسخ سوالهای کلی، جوابهای کلی است و چون جوابهای کلی مبهم و ناشفاف هستند، طرفین همانگونه که دوست دارند و براساس ذهنیات خود آنها را تفسیر میکنند. این امر باعث اجتناب افراد از شناخت درست و دقیق یکدیگر میشود. پس بهتر است به جای سوالات کلی، مفاهیم را به طرف مصداقها و مثالهای عینی کشانده و با طرح مسئله، فرد را در موقعیتهای واقعی قرار دهید. موقعیتهایی که هر روز در زندگی خانوادگی افراد پیش میآید و زوجین نسبت به آن واکنش احساسی، فکری یا رفتاری تلاش می کنند مثلاً میتوان به جای سوال کلی بالا سوالات جزئی زیر را پرسید:
آیا آقایان هم باید حجاب دارا باشند؟
شما حجاب همسر خود را چه می دانید؟
– متاسفانه در جلسه خواستگاری عمده دغدغه ی افراد، خوب حرف زدن است به همین دلیل فراموش میکنند که باید به حرفهیا فرد مقابل نیز خوب گوش دهند. مهارت خوب گوش دادن را از همین الان تمرین کنید.
– می توانید از فرد مقابل بخواهید که گفتگویتان را در اتاق شخصی او انجام دهید. چون نظم وچینش وسایل اتاق، تابلوها، کتابها و… همه و همه شما را در راستای شناخت دقیقتر او یاری میرسانند. شاید همین امور سوالهای تازهای در ذهن شما ایجاد کند.
– به طرح زیرکانه سوال های معکوس بپردازید. همه سوال هایتان را مستقیم نپرسید، زیرا پاسخ های آن قابل اعتماد نیستند. به عنوان مثال اگر به بگویید من خیلی اهل تفریحم نظر شما درباره تفریح وگردش چیست؟ او نیز در پاسخ به شما میگوید: من هم همینطور.
در این گونه مواقع باید به صورت معکوس سوال بپرسید. مثلاً نظرتان راجع به کسانی که می¬گویند هیچ جا خانه نمی-شود، چیست؟ در این صورت فرد مقابل نمیتواند نظر واقعی شما ا تشخیص داده و طبق آن پاسخ دهد. جوابی که در پاسخ به این سوالات داده میشود نظر حقیقی فرد مقابل است.
– سوالاتی که پاسخ آنها بله یا خیر است هم سوالات معتبری نیستند. چرا که جواب کامل و قانع کنندهای نمیدهند. اولاً سوالهایتان را طوری طراحی کنید که فرد مقابل بتواند در پاسخ به آنها توضیح دهد و ثانیاً حتماً از فرد مقابل بخواهید در مورد پاسخ هایی که نوع نگاهش به زندگی را بیان می کنند، توضیح بیشتر و کاملتری بدهد.
– توجه داشته باشید که گفتن همه چیز لازم نیست. برخی از مسائل باید تا آخر عمر در دل فرد به عنوان راز بمانند. مثلاً اگر فرد با دوستی از جنس مخالف دوست بوده ولی بعد از مدتی پشیمان شده و این کار را کنار گذاشته است و کسی هم جریان را نمی داند و احتمال آشکار شدن آن هم صفر است، نگوید. اما اگر احتمال لو رفتنش وجود دارد، حتماً بگوید.
اما مطرح کردن مسائلی که به زندگی آینده و مشترک دو نفر ربط دارد، ضروری است. مانند بیماریهای حاد یا خاص جسمی و روحی، ازدواج پیشین، هرگونه اعتیاد و…